تعریف عقد ازدواج موقت یا نکاح منقطع یا مُتعه
مطابق با ماده ۱۰۷۵ قانون مدنی: نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد. همانطور که از نامگذاری این ازدواج مشخص است، بر خلاف ازدواج دائم، صیغه برای مدت مشخصی ایجاد میشود و با پایان یافتن مدت زمانی که دو طرف مشخص کردهاند، خودبهخود رابطه زوجیت بین زن و مرد تمام میشود. شایان ذکر است که فقط تعیین زمان کلی برای ازدواج موقت کفایت نمیکند و حتماً باید به صورت دقیق مشخص شود. به عنوان مثال باید قید شود که برای مدت دو سال از تاریخ عقد.
این نوع از ازدواج، خاص مذهب شیعه است و فقهای امامیه آن را بر اساس آیه ۲۴ سوره نساء صحیح میدانند که در آن آمدهاست: «مهر و کابین آن زنان را که از آنان بهرهمند شدهاید به عنوان واجب بپردازید». ازدواج موقت از سنت های پیامبر اسلام می باشد و از ویژگی های مذهب شیعه است و در فقه عامه آن را معتبر نمیشناسند. (برای مطالعه بیشتر این مقاله را بخوانید)
هدف از ازدواج موقت تشکیل خانواده نیست و اشخاصی که قصد تشکیل خانواده دارند باید ازدواج دایم نمایند. حکمت ازدواج موقت با دایم متفاوت است و در واقع برای رفع نیازهای جنسی و کمک به اشخاص بی همسر (هر چند ناقص) عملی می شود. از امام باقر علیهالسلام روایت شده است: «ان الله راف بکم فجعل المتعه عوضا لکم من الاشربه؛ خداوند به شما رافت دارد، از این رو در عوض آنکه شراب را حرام کرده، ازدواج موقت را حلال دانسته است.»
شباهت های ازدواج دائم و موقت را می توان شامل موارد زیر دانست:
ازدواج دائم و موقت، در بسیاری از احکام و مسائل مشترک در پاره ای از مسائل با یکدیگر تفاوت دارند که برخی از آنها عبارت است از:
موارد انحلال عقد موقت
با عنایت به قوانین و مقررات مختلف، موارد انحلال عقد موقت یا صیغه عبارتند از:
بذل مدت در عقد موقت - یکی از شرایط صحت عقد موقت آن است که مدت زمان عقد موقت به صورت دقیق تعیین شده باشد. به این ترتیب، یکی از موارد انحلال عقد موقت هم آن است که مرد باقی مانده مدت عقد موقت را به زن ببخشد یا اصطلاحا بذل کند. بذل مدت در عقد موقت یعنی اینکه مرد بگوید باقی مانده مدت عقد را به تو بخشیدم. همانطور که در نکاح دائم، اختیار طلاق با مرد است، اختیار بذل مدت در متعه هم با مرد است. البته، در صورتی که زن از این لحاظ دچار عسر و حرج شود هم می تواند از دادگاه تقاضای الزام مرد به بذل مدت نماید.
انقضای مدت در عقد موقت - یکی دیگر از روش های انحلال ازدواج موقت، انقضای مدت یا پایان یافتن مهلت آن است. همانگونه که گفته شد، یکی از تفاوت های صیغه با عقد دائم آن است که عقد موقت محدود به یک ظرف زمانی است. مثلا عقد موقت برای مدت دو سال بسته می شود. به همین دلیل، بعد از آنکه مدت عقد موقت به پایان رسید، عقد خود به خود منحل می شود و از بین می رود.
فوت یکی از زوجین - طبیعی است که در صورت فوت زن یا مرد، عقد ازدواج منحل می شود و از این بابت میان عقد دائم یا موقت تفاوتی وجود ندارد. اما سایر روش های انحلال نکاح در خصوص عقد دائم کاربرد دارند -مثلا طلاق به عنوان یکی از اسباب انحلال نکاح- مخصوص عقد دائم است و در عقد موقت امکان طلاق گرفتن وجود ندارد. فسخ نکاح نیز که به علت عیوب زوجین صورت می گیرد، اختصاص به عقد دائم دارد.
ارث در عقد موقت
در مورد وضعیت ارث در ازدواج موقت اختلاف نظر زیادی وجود دارد و چهار دیدگاه متفاوت مطرح است:
در قانون مدنی ایران با توجه به مادهٔ ۹۴۰ که گفته «زوجین که زوجیت آنها دائم بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.» مشخص میشود که در ازدواج موقت ارث وجود ندارد اما اینکه آیا میتوان شرط ضمن عقد توارث را کرد مشخص نیست. برخی حقوقدانان چنین شرطی را با توجه به اصل صحت صحیح ولی برخی سکوت قانون را به معنی نبود این امکان میدانند و تغییر در مقررات ارث را با توجه به اینکه به منافع افراد دیگر و مصلحت اجتماعی مربوط است از طریق قرارداد ممکن نمیدانند.
بنابراین، ارث نبردن زن در عقد موقت، بر اساس قواعد فقهی است که در قانون مدنی هم بر این اساس پیش بینی شده است؛ به این دلیل که ارث بردن و رابطه توارث، جزء احکام آمره هستند، توافق بر خلاف آن هم مجاز نمی باشد. به همین مناسبت ، شرط ارث بردن در عقد موقت هم بنا به نظر مشهور تر، صحیح نمی باشد. چرا که شرط ارث در عقد موقت ، میزان سهم الارث دیگران را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اما به هر حال، می توان برای زوجه در عقد موقت مالی را وصیت کرد.
نکات تکمیلی:
مذهب - زن نمیتواند با غیر مسلمان و بنا به قولی غیر شیعیان دوازدهامامی ازدواج کند و مرد هم با زن ناصبی (کسی که با علی بن ابی طالب یا امامان شیعه دشمن باشد) و مشرک نمیتواند ازواج کند اما با اهل کتاب از جمله زرتشتیان میتواند ازدواج کند.
تعداد - ازدواج موقت زن با بیش از یک مرد در یک زمان جایز نیست اما بر اساس نظر مشهور مرد در ازدواج موقت محدودیت عددی ندارد و به هر میزان که بخواهد میتواند همسر موقت اختیار کند، برخلاف ازدواج دائم که به چهار همسر همزمان محدود شدهاست.
اجازه پدر در صیغه موقت - فقهایی که ولایت پدر بر دختر را میپذیرند اتفاق نظر دارند که اگر پدر با وجود تمایل دختر وی را از ازدواج با همتای خود منع کند ولایت او بدون تردید ساقط میشود که در اصطلاح آن را «عضل» می نامند. در بین فقهای معاصر سید روح الله خمینی، شبیری زنجانی، جواد تبریزی، نوری همدانی و سید علی سیستانی فتوا داده اند که باید اجازه پدر اخذ شود. مکارم شیرازی، محمدعلی اراکی، فاضل لنکرانی، صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، ابوالقاسم خویی،سید صادق شیرازی و سید علی خامنهای، گرفتن اجازه از پدر را «احتیاط واجب» دانسته اند (نظر احتیاطی به این معناست که فقیه به قطعیت در موضوع نرسیده و حکم یا فتوا صادر نمی کند ولی بر اساس اصل «احتیاط» آن را توصیه میکند). اما سید محمدرضا گلپایگانی، محمدصادق روحانی، سید محمد حسینی شاهرودی، محمد صادقی تهرانی، عبدالکریم موسوی اردبیلی و محمدعلی گرامی، معتقدند که اجازه پدر برای دختر بالغ (بر اساس نظر مشهور نه ساله قمری) که خیر و صلاح خود را تشخیص میدهد، لازم نیست. به گفته محمدتقی مدرسی هم احتیاط در اجازه است اما بر اساس نظر قویتر کسی که اداره زندگی خود را در دست دارد از ولایت خارج شده و نیازی به اجازه ندارد محمدسعید حکیم در استفتائی در مورد اجازه ازدواج دختر باکره به شرط عدم دخول بدون اذن پدر، آن را صحیح دانسته است.
وکالت زن برای بذل مدت در عقد موقت - بذل مدت عقد موقت یا صیغه اختیاری است که به شوهر داده شده است و زن به لحاظ قانونی این امکان را ندارد که به صورت یک طرفه و بدون رضایت مرد اقدام به بذل مدت صیغه نماید. با این وجود، در شرایطی ممکن است زن نیز بتواند برای بذل و بخشش باقی مانده مدت صیغه اقدام کرده و حتی بدون رضایت مرد، به عقد موقت خاتمه بدهد. به این صورت که اگر ضمن عقد موقت، زن با شوهر شرط کرده باشد که در شرایط بخصوصی (همچون عدم پرداخت نفقه) امکان بذل مدت عقد موقت به وکالت از شوهر را داشته باشد، این شرط صحیح بوده و برای شوهر الزام آور خواهد بود. البته ممکن است اینگونه شرط شود که زن هر زمان بخواهد، بتواند نسبت به بذل مدت صیغه از طرف شوهر نیز اقدام نماید که در این صورت نیز شرط صحیح و معتبر می باشد. البته ذکر این نکته ضروری است که اگر زن وکالت برای بذل مدت در صیغه موقت نداشته باشد ولی در زندگی مشترک با شوهر دچار عسر و حرج شده باشد (مانند موردی که مرد، همسر موقت را بلا تکلیف گذاشته یا با وی سوء معاشرت داشته باشد)، می تواند به دادگاه مراجعه کند و از دادگاه تقاضا کند که مرد را به بذل مدت در صیغه موقت الزام نماید.
امتناع شوهر از گرفتن شناسنامه برای فرزند حاصل از ازدواج موقت (صیغه موقت) - بر اساس ماده ۸ قانون حمایت از خانواده و بر اساس اصول آیین دادرسی گرفتن تقاضای صدور شناسنامه در صلاحیت دادگاه خانواده محل اقامت خوانده یا آخرین محل سکونت وی در صورت خروج از کشور یا مشخص نبودن محل اقامت وی خواهد بود. مادر میتواند با مراجعه به دادگاه خانواده و اثبات واقعه ازدواج موقت که به تبع آن الحاق فرزند به پدر ثابت خواهد شد پدر را ملزم به اخذ شناسنامه برای فرزند نماید این عمل باعث تعلق ارث و سایر حقوق به چنین فرزندی خواهد شد. حتی اگر به پدر فرزند هم دسترسی نباشد جای نگرانی نیست؛ چراکه تبصره ماده شانزده قانون ثبت احوال مقرر کرده است اگر ازدواج پدر و مادر شرعی باشد، اما به ثبت رسمی نرسیده باشد، در صورتی که پدر به هر دلیل حضور نداشته باشد و به مدارک وی نیز دسترسی وجود نداشته باشد، مادر باید برای صدور شناسنامه یک طرفه از دادگاه حکم «امین موقت» دریافت کند. با دریافت حکم امین موقت، مادر سمت قانونی پیدا کرده و میتواند با مراجعه به ادارات ثبت احوال نسبت به صدور شناسنامه یک طرفه مادری، با نام خانوادگی خود اقدام کند.
پایان پیام/